5 Simple Statements About کص Explained
5 Simple Statements About کص Explained
Blog Article
تکسوراخسانان، پرندگان، خزندگان و دوزیستان دارای کلواک و منفذ خارجی مجاری گوارشی، ادراری و تولید مثلی هستند. برخی از مهرهداران دارای بخشی از لوله رحمی هستند که به کلواک منتهی میشود.[۲۴۵][۲۴۶] مرغها دارای یک دهانه واژَنی هستند که از راس عمودی کلواک باز میشود. واژَن از دهانه به سمت بالا گسترش مییابد و به غدد تخمک تبدیل میشود.[۲۴۶] در برخی از ماهیانِ بدونِ آرواره، هیچ لولهٔ رحمی و واژَنی وجود ندارد و به جای آن تخمک مستقیماً از داخل حفره بدن عبور میکند (و در بیشتر ماهیها و دوزیستان از خارج بارور میشوند).
[۲۴۲] کفتارِ خالدارِ ماده منفذ خارجی واژَن ندارد. به جای آن، واژَن از طریق کلیتوریس خارج میشود، که به مادهها امکان ادرار کردن، جفتگیری و زایمان از طریق کلیتوریس را میدهد.[۲۴۳] واژَن کایوت ماده در طول جفتگیری منقبض و تنگ میشود و یک اتصال جفتگیری را تشکیل میدهد.[۲۴۴]
یکی از مناطقی در واژَن که ممکن است یک ناحیه حساس و شهوتخیز باشد، نقطه جی است. این نقطه معمولاً در دیوار جلویی واژَن واقع شده و چند اینچ به داخل از ورودی واژَن قرار دارد. برخی از زنان اگر این منطقه در حین فعالیت جنسی تحریک شود، احساس لذت شدید و گاهی ارگاسم را تجربه میکنند.[۶۷][۶۴] ارگاسم ناشی از «نقطهٔ جی» ممکن است مسئول انزال زنانه باشد، که باعث شده برخی از پزشکان و پژوهشگران باور داشته باشند که لذت «نقطهٔ جی» از غدد شبهپروستاتی زنانه، همجنس غدههای پروستات زنان، ناشی میشود و نه از هر نقطهٔ خاصی روی دیوار واژَن؛ برخی پژوهشگران نیز ارتباط بین غدد شبهپروستاتی زنانه و منطقهٔ «نقطهٔ جی» را ضعیف میدانند.
یک گوسفند از طریق واژَن زایمان میکند. واژَن یک ساختار در حیوانات است که در آن جنس ماده به جای نوعی لقاح ضربهای که توسط برخی از بیمهرگان استفاده میشود، به شکل داخلی بارور میشوند. شکل واژَن در میان حیوانات مختلف متفاوت است. در پستاندارانِ جفتدار و کیسهداران، واژَن از رحم به قسمت بیرونی بدن ماده منتهی میشود. کیسهدارانِ ماده دو واژَن جانبی دارند که به رحمهای جداگانه منتهی میشوند، اما هر دو از طریق یک روزنهٔ بیرونی باز میشوند؛ یک کانال سوم که به عنوان واژَن میانی شناخته میشود و ممکن است موقت یا دائمی باشد، برای زایمان استفاده میشود.
معمولاً از کلمه «واژَن» بهطور معمول در گفتگوها اجتناب میشود،[۲۰۹] و بسیاری از مردم در مورد آناتومی واژَن سردرگم هستند و ممکن است ندانند که «واژَن» برای ادرار کردن استفاده نمیشود.[۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲] این موضوع با عباراتی مانند «پسرها آلت تناسلی دارند، دخترها واژَن دارند» تشدید میشود که باعث میشود بچهها فکر کنند دختران یک روزنه در ناحیه لگن دارند.[۲۱۱] نویسنده هیلدا هاچرسون اظهار داشت: «از آنجایی که بسیاری از زنان از دوران کودکی از طریق اشارات کلامی و غیرکلامی مشروط شدهاند که اندام تناسلی خود را زشت، بدبو و ناپاک بدانند، آنها نمیتوانند بهطور کامل از برخوردهای صمیمی لذت ببرند».
منافذ غیرطبیعی که به نام فیستول شناخته میشوند میتوانند باعث ورود ادرار یا مدفوع به واژَن و در نتیجه باعث بیاختیاری ادراری یا مدفوعی شوند.[۱۸۷][۱۸۸] واژَن به دلیل نزدیکی به مجاری ادراری و گوارشی مستعد تشکیل فیستول است.[۱۸۹] عللهای ایجاد فیستولها متنوع هستند و شامل زایمان انسدادی، هیسترکتومی، بدخیمی، پرتو، برش میاندوراه و اختلالات روده میشوند.
نعوظ زمانی رخ میدهد که خون در آلت جریان داشته باشد اما بهخوبی تخلیه نشود.
واژَن لوکنز[ق] یا «واژَن سخنگو» یک سنت قابل توجه در ادبیات و هنر است که قدمت آن به نقوش فولکلور باستانی «خرگوش سخنگو» میرسد.[۲۳۱][۲۳۲] این داستانها معمولاً شامل واژَنهایی هستند که به واسطه افسون یا سحر و جادو صحبت میکنند و اغلب به بی عفتی خود اعتراف میکنند.[۲۳۱] دیگر داستانهای عامیانهٔ واژَن، به عنوان داشتن دندان «واژَن دِنتاتا»[ک] (در لاتین به معنای "واژَن دنداندار") اشاره دارند.
برای روزهای عالی این فصل سفرت رو همین حالا برنامهریزی کن
دیدگاههای منفی نسبت به واژَن بهطور همزمان با دیدگاههایی که آن را نمادی قدرتمند از تمایلات جنسی، معنویت یا زندگی زنانه نشان میدهد، در تضاد است. نویسنده «دنیس لین» اظهار داشت که واژَن «نماد قدرتمندی از زنانگی، گشودگی، پذیرش و پذیرا بودن است. این روح دره درونی است.»[۲۱۳] زیگموند فروید، ارزش قابل توجهی برای واژَن قائل بود،[۲۱۴] او فرضیهای را مطرح کرد که «ارگاسم واژینال از ارگاسم کلیتوریس جداست و اینکه پس از رسیدن به سن بلوغ، واکنشِ مناسبِ زنانِ بالغِ، تغییر به ارگاسمهایِ واژَنی است (به معنای ارگاسم بدون هیچ گونه تحریک کلیتوریس).
سیلندرها افزایش بارز حجم پیدا کرده و همچون بادکنکی که بهطور کامل پر باد شده باشد حجیم و سفت میگردند.
در اینجا منظور از کوس طبل است که در حقیقت به حکایت فردی در قدیم اشاره می کند که از خانه اش بیرون می آمد و بی دلیل کص بر کوس یا طبل می کوبید.
تحت تأثیر استروژن مادر، واژَن نوزاد دو تا چهار هفته پس از تولد با بافت پوششی سنگفرشی واژَنی (یا غشای مخاطی) ضخیم پوشیده میشود. از آن زمان تا دوران بلوغ، پوشش سلولی نازک با تنها چند لایه از سلولهای مکعبی بدون گلیکوژن باقی میماند.[۴۱][۴۴] پوشش سلولی نیز دارای رگههای کمی است و قبل از بلوغ قرمز رنگ است.[۶] هنگامی که بلوغ شروع میشود، غشای مخاطی ضخیم میشود و دوباره تحت تأثیر افزایش سطح استروژن دختر، به پوشش سلولی لایهای با سلولهای حاوی گلیکوژن تبدیل میشود.[۴۱] در نهایت، پوشش سلولی از یائسگی به بعد نازک میشود و در نهایت به دلیل کمبود استروژن، گلیکوژن ندارد.[۴۵][۴۰][۱۲] سلولهای سنگفرشی مسطح در برابر سایش و عفونت مقاوم تر هستند.
بعد از زایمان احتمال گشاد یا پهن تر شدن واژن وجود دارد. زیرا بافت واژن در هنگام زایمان گسترده شده تا برای عبور نوزاد از کانال زایمان به اندازه کافی جا باز کند.